معرفی زبان اسپرانتو

زبان اسپرانتو

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییر مسیر از اسپرانتو)
پرش به: ناوبری, جستجو
پرچم اسپرانتو

زبان اسپرانتو زبان علمی یا فراساخته جهان است.[۱] درباره تعداد متکلمین این زبان - که در تمامی کشورهای جهان وجود دارند[نیازمند منبع] تعداد گویشوران اسپرانتودانان بین ۱۰۰ هزار تا ۲ میلیون نفر و تعداد کسانی که اسپرانتو را به عنوان زبان مادری آموخته‌اند حدود هزار نفر برآورد می‌شود[نیازمند منبع].

[ویرایش] تاریخچه

زبان بین‌المللی اِسپِرانتو در سال ۱۸۸۷ (میلادی) (۱۲۶۶ خورشیدی) توسط نابغه لهستانی دکتر لودویک لازاروس زامنهوف ساخته شد. اسپرانتو به علت ساختار علمی و آسان خود مورد توجه متفکران و دانشمندان با ملیت‌های گوناگون قرار گرفته و به خاطر ویژگی‌های منحصر به فرد آن، سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل متحد (یونسکو) در سال ۱۹۵۴ (میلادی) به اتفاق آرا آن را به عنوان زبان بین المللی و بی‌طرف به رسمیت شناخت و آموزش اسپرانتو را به تمامی کشورهای عضو خود توصیه کرد. همچنین «یونسکو» در استقبال از صدمین سالگرد انتشار زبان اسپرانتو در سال ۱۹۸۶ (میلادی) (۱۳۶۵) در قطعنامه‌ای دیگر ضمن تأکید بر تصمیم قبلی خود، مراتب پشتیبانی خود را از آموزش و گسترش زبان بین‌المللی اسپرانتو در سراسر جهان ابراز داشته‌است.

لودویک زامنهوف


اسپرانتو، زبان ملی هیچ کشوری نیست و آموزش آن غرور فرهنگی هیچ ملتی را خدشه‌دار نساخته و باعث تحقیر ایشان نمی‌شود و بر همین اساس است که روز به روز در عرصه‌های مختلف بین‌المللی مورد استقبال و کاربرد بیشتر قرار می‌گیرد. هر سال صدها کنگره، کنفرانس، سمینار و نشست در زمینه‌های گوناگون به زبان اسپرانتو در کشورهای مختلف دنیا برگزار می‌شود، که از مهم‌ترین آنها کنگره بین‌المللی اسپرانتو (UK)، کنگره بین‌المللی جوانان اسپرانتودان (IJK)، کنگره جهانی پزشکان اسپرانتودان (IMEK) و... را می‌توان نام برد.

سازمان جهانی اسپرانتو (UEA) به عنوان مشاور رسمی سازمان ملل متحد و یونسکو در ردیف سازمان‌های بی‌طرف بین‌المللی قرار دارد و شبکه نمایندگی آن با بیش از ۲۰۰۰ عضو در ۱۰۰ کشور جهان پاسخگوی هرگونه نیاز اطلاعاتی اسپرانتودانان در زمینه‌های گوناگون است.

شبکه Pasporta Servo (خدمات گذرنامه‌ای) از جمله خدمات ویژه‌ای است که در جهان اسپرانتو وجود دارد، بدین معنی که اسپرانتودانان در سفر به کشورهای دیگر مورد پذیرایی کسانی که آمادگی خود را جهت پذیرش مهمان در کتابچه‌ای که هر سال منتشر می‌شود، ثبت نموده‌اند، قرار می‌گیرند و بدینسان هزینه‌های اقامت در هتل‌های گرانقیمت را متقبل نمی‌شوند، هم اکنون این شبکه در ۶۶ کشور جهان فعال است.

انجمن‌های گوناگون و بین‌المللی اسپرانتو این امکان را به افراد می‌دهد که نیازهای اطلاعاتی خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن برآورده سازند. انجمن بین‌المللی پزشکان اسپرانتودان (UMEA)، انجمن بین‌المللی معلمان اسپرانتودان (ILEI)، انجمن علمی اسپرانتودانان (ISAE)، انجمن بین‌المللی روزنامه‌نگاران اسپرانتودان (TEĴA)، شبکه بین‌المللی ترجمه به‌وسیله اسپرانتو (ITRE)، انجمن نویسندگان اسپرانتو (EVA)، انجمن بین‌المللی مطالعات مذهبی و خداشناسی (ASISTI) و ... از جمله مراکزی هستند که اطلاعات تخصصی در اختیار علاقمندان قرار می‌دهند و نشریات تخصصی خود را به اسپرانتو در سطح جهان منتشر می‌کنند.

انتشار صدها روزنامه، مجله، ماهنامه، فصلنامه، سالنامه، گاهنامه، کتابهای علمی، فنی، فرهنگی، هنری و ادبی به اسپرانتو جریان یکسویه انتقال اطلاعات در نظام کنونی بین‌الملل را متحول ساخته‌است و به همه اسپرانتودانان این امکان را می‌دهد که در شرایطی برابر از دستاوردهای علمی و فنی استفاده کنند. فرستنده‌های رادیویی بین‌المللی از بسیاری از کشورهای جهان مانند: چین، برزیل، کوبا، اتریش و ... بصورت روزانه و هفتگی به اسپرانتو برنامه پخش می‌کنند.

[ویرایش] دستور زبان

در زبان اسپرانتو واسپین حرف هر واژه (پایانه) نشان دهنده هویت دستوری و نقش واژه در جمله است. برای نمونه حرف یا پایانه o نامساز؛ حرف a صفت‌ساز و حرف e قیدسازند.

ازآنجا که مفعول در زبان اسپرانتو پایانه n می‌گیرد و صفت در این زبان چه از لحاظ مفعول بودن و چه در تعداد (جمع و یا مفرد بودن) از موصوف پیروی می‌کند، ساختار جمله‌های اسپرانتو - برخلاف بیشتر زبان‌های اروپایی که نخست «کننده» یا فاعل، سپس فعل (کارواژه) و آنگاه دیگر بخش‌های جمله مانند مفعول چیده می‌شوند - آزاد است. به این معنی که در زبان اسپرانتو جابجایی ارکان اصلی جمله هیچ تغییری در معنا و مفهوم جمله ایجاد نمی‌کند. گوینده مجاز است باتوجه به زبان مادری خویش هرطور که راحت است ساختار جمله را تغییر دهد، مانند:

  • Mi amas vin
  • Amas mi vin
  • Vin mi amas
  • Mi vin amas
  • Vin amas mi
  • Amas vin mi
  • که همگی آنها به معنی «من تو را دوست دارم» است.

[ویرایش] الفبا

زبان اسپرانتو با الفبای لاتین نوشته می‌شود و دارای ۲۸ حرف است. الفبای اسپرانتو برخلاف زبان‌های دیگر کاملاً آوایی یا فونتیک است، یعنی هر حرف فقط و فقط یک جور تلفظ می‌شود و برای نگاشتن هر صدا تنها و تنها یک حرف وجود دارد. به این دلیل خواندن و نوشتن یا تلفظ و املا در زبان اسپرانتو فوق‌العاده آسان است و پس از چند ساعت فراگیری الفبای آن، هیچ مشکلی برای فرد در زمینه املا و تلفظ وجود نخواهد داشت. در نتیجه فراگیری زبان اسپرانتو بدون معلم و کلاس - و تنها با کمک یک کتاب یا سایت خودآموز - به آسانی ممکن است.

چهار حرف لاتین، q، w، x، y در اسپرانتو وجود ندارد اما شش حرف کلاهک دار ĉ، ĝ، ĥ، ĵ، ŝ، ŭ در این زبان وجود دارد. الفبای زبان اسپرانتو عبارت است از:

a - b - c - ĉ - d - e - f - g - ĝ - h - ĥ - i - j - ĵ - k - l - m - n - o - p - r - s - ŝ - t - u - ŭ - v - z

[ویرایش] واژگان اسپرانتو

در زبان اسپرانتو کلمه از ریشه واژه به‌علاوه پیشوند، پسوند و پایانه تشکیل می‌شود.

[ویرایش] پایانه‌ها

مانند o که پایانه اسم است، مثل Patro به معنی پدر، و a که پایانه صفت است، مانند Patra به معنی پدری یا پدرانه

[ویرایش] پسوندها

مانند in که پسوند تأنیث یا مونث بودن است، مانند Patrino به معنی مادر، و id که پسوند زادگی است، مانند Kokido به معنی جوجه خروس (Koko یعنی خروس).

[ویرایش] پیشوندها

مانند eks که پیشوند سابق یا قبلی است، مانند eksreĝo شاه سابق.

[ویرایش] ماخذ کلمات زبان اسپرانتو

حدود ۸۰٪ واژگان اسپرانتو از زبان‌های لاتین و بقیه آن را واژگانی از زبان‌های دیگر جهان مانند فارسی، عربی، ترکی، چینی و ... تشکیل می‌دهند. علت این امر پیدایش علوم و فنون جدید در کشورهای غربی است، که عموماً زبان‌های لاتینی دارند و برای نامیدن پدیده‌ها و یافته‌های جدید از ریشه‌های لاتینی استفاده کردند. اما برای بیان مفاهیم سنتی و فرهنگی خاص ملل دیگر، مانند ایرانیان، اعراب، ترک‌ها، چینی‌ها و ... اسپرانتو از واژگان زبان‌های ایشان بهره جسته‌است، مانند کلمه derviŝo (درویش) از زبان فارسی.

[ویرایش] ادبیات اسپرانتو

اسپرانتو به لحاظ قدرت و غنای ادبی و علمی خود، در ترجمهٔ وفادار و نزدیک به اصل آثار گوناگون از توانائی ویژه‌ای برخوردار است. ترجمهٔ هزاران اثر ادبی و علمی مشهور جهان به زبان اسپرانتو - از جمله آثار حافظ، خیام، شکسپیر، گوته، تالکین، و ... - اثباتی قانع کننده بر این امر است. جدای از ادبیات ترجمه‌ای، اسپرانتو از ادبیات اصیل خود نیز بهره‌مند است. وجود هزاران شعر و کتاب ادبی و علمی که توسط نویسندگان اسپرانتوزبان در سراسر جهان نوشته و منتشر شده‌است، به خوبی گویای این پدیدهٔ جالب است. به عنوان مثال، ویلیام الد که نویسنده و شاعر توانایی در زبان اسپرانتو است، تاکنون چندین بار نامزد دریافت جایزهٔ ادبی نوبل شده‌است.

[ویرایش] فصلنامه اسپرانتوی ایران

پیام سبزاندیشان فصلنامهٔ دوزبانه‌ای (به فارسی و اسپرانتو) است که چندین سال است منتشر می‌شود. هر شمارهٔ این مجله در ۵۶ صفحه، که نیمی از آن به زبان فارسی و نیم دیگر به زبان اسپرانتو است، منتشر می‌گردد. متن کامل مطالب این مجله به صورت رایگان از جمله در این وب‌گاه در اختیار عموم قرار دارد.

[ویرایش] مراکز اسپرانتوی ایران

  • سازمان جوانان اسپرانتودان ایران در سال ۱۳۷۲ بنیانگذاری شده است. در سال ۱۳۷۵ موسسه سبزاندیشان به ثبت رسید که پوششی قانونی برای فعالیتهای سازمان بود.
  • در سال ۱۳۸۳ انجمن اسپرانتوی ایران رسما اعلام موجودیت کرد و از سال ۱۳۸۴ به عنوان شاخه کشوری انجمن جهانی اسپرانتو در ایران رسما پذیرفته شده و با آن همکاری متقابل دارد.

[ویرایش] خمینی

پیدایش زبان

پیدایش زبان

دیدگاه دیدگاه‌ها خاموش
نوشته شده توسط admin, ۵ مرداد ۱۳۸۸

پیدایش زبان

وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ ﴿روم:۲۲﴾

و از نشانه های او، آفرینش آسمانها و زمین و «تفاوت زبان ها» و رنگ و نژادهایتان است. همانا در اینها، نزد دانشمندان نشانه هایی است.

روایت های غیرعلمی

توراتbabylon tower

در کتاب Genesis، کهن ترین فصل از کتاب تورات، می خوانیم که خداوند پس از آفرینش آدم (ع)، کار نامگذاری روی حیوانات و گیاهان را به او سپرد. بنا به باور یهودیان، خداوند به زبان عبری (یهودی) با آدم سخن می گفت و در نتیجه، این نخستین زبان بشر بوده است.

 

در فصل ۱۱ از کتاب Genesis نیز در مورد گوناگونی زبان ها می خوانیم: زمانیکه انسان ها در طمع برای دستیابی به آسمان (که ماوای الهی است)، اقدام به ساخت برج بلند بابل کردند، خداوند برای جلوگیری از این کار، اقدام به گوناگونی زبانها نمود و از آن پس هر انسان به یک زبان سخن گفت و در نتیجه انسان نتوانست به هدف خود دست یابد. 

 

 

هرودوت و فرعون

هرودوت، تاریخ نویس یونانی می گوید: Psamtik، فرعون مصر، دستور داد ۲ کودک توسط کر و لال ها پرورش یابند تا او ببیند که آن دو کودک به چه زبانی سخن خواهند گفت. زمانیکه آن دو کودک نزد وی آورده شدند، یکی از آنها واژه ای شبیه به bekos را به زبان آورد. واژه ی یادشده، در زبان باستانی فریجیه بمعنای «نان» است. فرعون اینگونه نتیجه گرفت که فریجی، نخستین زبان جهان بوده است.

هندوان و برهماknowledge tree

از دیدگاه هندوها، در زمانهای کهن، درخت دانش که ریشه در عمق زمین داشت، آنچنان بلند بود که تقریبا به آسمان (ماوای الهی) نزدیک شده بود. درخت دانش با خود گفت: «من باید سر خود را در آسمان نگاه دارم و شاخه هایم را سراسر زمین بگسترم تا انسان ها زیر سایه ی من جمع شوند. و من آنها را محافظ باشم و نگذارم پراکنده شوند.» اما «بِرَهما» برای تنبیه این خودخواهی، شاخه های درخت را برید و بر زمین انداخت و از آن شاخه ها، درختانِwata  بوجود آمد. این درختان، عامل باورها، زبان ها، و رسم های گوناگون در زمین و پراکندگی انسان ها شدند.

 

روایت کاسک ها

بر اساس یکی از قصه های کهن سرخپوستان «کاسک» (Kaska) در آمریکای شمالی: «…سیاهی بزرگی نزدیک شد و بادهایی شدید وزیدن گرفت و قایق ها را به این سو و آنسو راند. مردم از یکدیگر جدا شدند… مدت ها بعد، پس از سرگردانی و جابجایی بسیار، مردمان به زبان های گوناگون سخن گفتند و دیگر زبان یکدیگر را نفهمیدند.»

 

روایت تیکوناها

بر اساس داستانی قدیمی در میان اهالی تیکونا (Tikuna) در شمال آمازون، همه ی مردم زمانی اعضای یک قبیله بودند و به یک زبان سخن می گفتند، اما حادثه ای سبب جدایی آنان و سخن گفتن به زبان های متفاوت شد. این حادثه در میان تیکوناها، خوردن ۲ تخم «مرغ مگس» بوده است.

 

روایت بومیان آمریکای مرکزی

بومیان آمریکای مرکزی بر این باورند که در زمان های کهن، انسان ها برای محافظت از خود در زمان ویران شدن جهان دوم، اقدام به ساخت برجی مستحکم (Zacualli) نمودند. اما زبان آنها تغییر کرد و دیگر نتوانستند سخن همدیگر را متوجه شوند؛ پس به جاهای متفاوتی در جهان کوچ کردند.

 

روایت های علمی

پیشگفتار

سخن گفتن یا استفاده از زبان گفتاری با حدود یکصد هزار سال قدمت، در پیشینه انسان ها پدیده ای جوان محسوب می شود. چنانکه گفته می شود نیاکان انسان از یک و نیم میلیون سال پیش وجود داشته اند و انسان های امروزی یا Homo Sapiens هم از ۲۵۰ هزار سال پیش روی زمین زیسته اند.

homo-sapien-sapien

همچنین گفته می شود انسان ها ۵۰۰ هزار سال پیش شکار می کرده اند و ابزارهای شکار انسان های کهن با قدمتی ۴۰۰ هزار ساله در Schöningen آلمان کشف شده است. نخستین نشانه های کشف شده از مذهب یا آیین های مذهبی به ۱۶۰ هزار سال پیش در اتیوپی باز می گردد؛ جایی که استخوان جمجمه دو انسان بالغ و یک کودک با نشانه های دست زدن ها و پاک کردن ها و جلادادن های بسیار به همراه آذین و آرایش و علامت هایی به شکل خراش پیدا شده است. آدمیزاد از ۱۰۰ هزار سال پیش ماهیگیری را تجربه کرده و این زمانی است که دانشمندان تصور می کنند استفاده از زبان گفتاری حتمی بوده است. قدیمی ترین ابزارهای کشف شده ماهیگیری که از استخوان ساخته شده بودند بین ۸۰ تا ۹۰ هزار سال پیش توسط انسان های ساکن Katanda در جایی که امروز جمهوری دموکراتیک کنگو است استفاده می شد. قدیمی ترین نیزه ها نیز احتمالا بین ۴۰ تا ۵۰ هزار سال پیش استفاده شده است. انسان ها از نیزه برای شکار یا دفاع گروهی استفاده می کردند و این کار گروهی با توجه به ویژگی های انسانی (نو آوری و طراحی) بی شک نیازمند سخن گفتن بوده است.

از نظر پزشکی، رفتار فرهنگی (زبان، هنر، مذهب،…) به تکامل پوسته مغزی (cerebral cortex) وابسته است. این پوسته مسوول اندیشه های انتزاعی و بیان از طریق زبان است. پوسته مغزی که قشر خاکستری نیز نام دارد، همچنین در حافظه و هوشیاری ما نقش اساسی بازی می کند.

 

سرچشمه: آواهای طبیعت

نظریه ی Ding-Dong

نظریه ی دینگ دانگ، «نام آواها» را سرچشمه ی زبان بشر می داند. «نام آوا» (onomatopoeia)، نامی است که بر اساس آوای جسم مورد نظر انتخاب شده است. برای مثال در زبان فارسی، «شارش» و «شاریدن» در فیزیک، «شُرنا»، «شُریدن» و «شُرشُر کردن» در زبان عمومی، همگی از صدای مربوط به جریان آب یا اشیای سیال گرفته شده و هم ریشه اند. وز وز کردن، بَ بَ کردن، و… هم از همین دسته اند.

 

این نظریه نمی تواند پیدایش واژگانی چون «سخره»، «دریا»، «مادر»، «پدر»، و نیز واژگان انتزاعی در زبان را توضیح دهد و در نتیجه مورد پذیرش همگان نیست.

 

نظریه ی Bow-Bow

این دیدگاه در در ارتباط نزدیک با نظریه ی دینگ دانگ و البته محدودتر از آن است  و سرچشمه ی زبان ها را تقلید از «نام آوا»های حیوانات می داند. بدیهی است که این نظریه از دیدگاه پیشین هم کم اعتبارتر است.

 

نظریه ی Pooh-Pooh

بر اساس این نظریه، نخستین واژگان همه ی زبان ها، کلمه هایی برخاسته از آواهای مربوط به احساسات انسان بوده است. هواداران این دیدگاه، بر این باورند که آواهایی همچون ناله ی ناشی از درد، خنده ی ناشی از شادی، گریه ی ناشی از غم و… تکامل یافته و واژگان در زبان را بوجود آورده اند.

 

نظریه ی Ta-Ta

«چارلز داروین» معتقد است زبان انسان، تقلیدی گویشی از ایما و اشاره هایی است که پیش از پیدایش زبان گفتاری در میان انسان وجود داشته است. برخی پژوهش ها هم این نظریه را تایید می کند، اما اشکال اینجاست که:

۱)    این دیدگاه، زمانی قابل پذیرش است که بپذیریم پیش از پیدایش زبان، انسان ها از زبان بسیار پیشرفته ی ایما و اشاره بهره مند بودند.

۲)     استفاده از این زبان تنها در روز ممکن بود و انسان ها یا نباید در شب با یکدیگر ارتباط می داشتند و یا باید برای سخن گفتن حتما آتش روشن می کردند.

 

نظریه ی Uh-Oh

«آ-او» آوایی است که انگلیسی زبانان در هنگام بروز خطر یا اشتباه بر زبان می آورند. نظریه ی یادشده این دیدگاه را مطرح می کند که نخستین واژگان در زبان ها، با نمادهایی برای هشدار آغاز شده است: هشدارهایی در مورد نزدیکی حیوان وحشی، خطر، مالکیت خصوصی، و…

اما این نظریه، همچنان نمی تواند وجود واژگان انتزاعی در زبان را توضیح دهد.

 

نظریه ی Yo-He-Ho

طبق این نظریه، زبان در آغاز با نواها و آوازهای دست جمعی در هنگام کار بوجود آمده است.

البته توضیح ایجاد ارتباط میان معنا و آواز دست جمعی انسان های نخستین دشوار است. همچنین به نظر می رسد که آواز دست جمعی کارگران، بیشتر، می تواند آغاز پدیده ی شعر در زبان باشد و نه خود زبان.

 

نظریه ی Watch the Birdie

در زبان انگلیسی، وقتی می خواهید کسی را سر کار بگذارید یا کاری کنید که از دید وی مخفی باشد، از این عبارت انگلیسی، یعنی «جوجو رو نگاه کن» استفاده می کنید. E. H. Sturtevant، رفتارشناس و روانشناس معروف، معتقد است که گسترش و پیچیده شدن زبان انسان ها، ناشی از تمایل به فریب دادن دیگران و استفاده از زبان بعنوان ابزاری قوی برای دروغ گفتن بوده است.

این نظریه برای نگارنده ی دنبلید به هیچ روی قابل قبول نیست! پذیرش این دیدگاه تنها زمانی ممکن است که اثبات کنیم نیاز به دروغ گفتن در انسان، بیش از سایر نیازهای او است.

 

نظریه ی زیست-شیمیایی

بر پایه ی دیدگاه پیروان این نظریه، سخن گفتن در انسان، ناشی از «قارچ های روان گردان» بوده است. تحلیل پیروان این نظریه چنین است: یکی از آثار سرمستی تریپتامین، حالتی است که آنرا «گلاسولالیا» است. گلاسولالیا، یعنی سخنان نامفهوم و ابداعی، معمولا ناشی از خواب واره (خلسه) یا شیزوفرنی است. تریپتامین هم آمینه ای است که از تجزیه ی تریپتوفان (نوعی اسید آمینه) بوجود می آید.

باورمندان به این دیدگاه اینچنین استدلال می کنند که با خشک شدن تدریجی آفریقا (محل زندگی انسان های نخستین)،  بشر از جنگل وارد دشت و مرتع شد که محل زندگی حیوانات گیاه خوار بود. سپس به قارچ های حاوی تریپتامین که روی پشگل این نوع حیوانات می روید بعنوان یک منبع غذایی علاقمند شد و استفاده ی مداوم از این منبع غذایی، منجر به تحریک او برای سخن گفتن شد.